مَنْ تَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ لَا يُغْلَبُ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ لَا يُهْزَم. بحارالانوار، ج68 ،ص151
هركس به خداوند توكل كند مغلوب نمي شود و هركس به خداوند پناه ببرد شكست نخواهد خورد.
امام علي(عليه السّلام):
«سعادت هرگز با سستي و تنبلي به دست نميآيد.«
(غررالحكم و دررالكلم، ص19)
**خرد برترين هديه ي الهي است .
**كسي كه خرد ندارد،همواره از كرده هاي خويش پشيمان ودر رنج است .
**خرد مانند چشم هستي و جان آدمي است ،واگر آن نباشد ،چگونه جهان را به درستي خواهي گذراند ؟
**دانش آن قدر ارزش دارد كه براي آن رنج ها بكشي .
**اگر براي انجام دادن كاري بزرگ زمان نداري ،بهتر است بي درنگ آن را به ديگران بسپاري .
**اين جهان سراسر افسانه است ،جز نيكي وبدي چيزي باقي نيست .
**كسي كه به آباداني مي كوشد ،جهان از او به نيكي ياد مي كند .
درروزگار قديم ، پادشاهي سنگ بزرگي را در يك جاده ي اصلي قرار داد . سپس در گوشه اي قايم شد تا ببيند چه كسي آن را از مسير برميدارد .
برخياز بزرگان ثروتنمد با كالسكه هاي خود به كنار سنگ رسيدند ، آن را دور زدندو به راه خود ادامه دادند . بسياري از آنها نيز به شاه بد و بيراه گفتند كه چرا دستور نداده جاده را باز كنند . هيچ يك از آنان كاري به سنگ نداشتند.
يكمرد روستايي با بار سبزيجات به نزديك سنگ رسيد . بارش را زمين گذاشت و سعيكرد كه سنگ را به كنار جاده هل دهد . او بعد از زور زدن ها و عرق ريختن هاي زياد بالاخره موفق شد . هنگامي كه سراغ بار سبزيجاتش رفت تا آنها را بهدوش بگيرد و به راهش دامه دهد ، متوجه شد كيسه اي زير آن سنگ در زمين فرو رفته است . كيسه را باز كرد پر از سكه هاي طلا بود . و يادداشتي از جانب شاه كه اين سكه ها مال كسي است كه سنگ را از جاده كنار بزند .
آن مرد روستايي چيزي را مي دانست كه بسياري از ما نمي دانيم .!!
هر مانعي ، فرصتي است تا وضعيتمان را بهبود بخشيم .